کد خبر:64347
پ
photo_2018-02-22_12-22-36

دلنوشته رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر/ به توان بچه‌ها ایمان داشتم

دلنوشته رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر، در خصوص عملکرد همکارانش در عملیات امداد و نجات در منطقه سقوط هواپیمای تهران – یاسوج

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی و خبری روستا و عشایر ایران، بعد از پیدا شدن لاشه هواپیما، بلافاصله یک تیم عملیاتی به منطقه اعزام شدند. ارزیابی‌های اولیه نشان داد که آوردن اجساد به زمان نیاز دارد.

فرمانده میدانی می‌گفت: احتمالاً بچه‌ها شب را می‌مانند و فردا اجساد را پایین می‌آورند.

به توان بچه‌ها ایمان داشتم، اما بهرحال کوه هست و هزاران خطر.

همین چندماه پیش بود که سید علی عزیز، گرفتار بهمن شد و داغی سنگین بر سینه‌ام گذاشت.

به سرعت اخبار و هشتگ‌ها منتشر شد و اظهارنظرهای گوناگون که هلال احمر برای شو و نمایش جان انسان‌ها را به‌ خطر می‌اندازد و…!
کلی سخن رسمی و غیر رسمی …

زنگ روی زنگ بود که به من امان نمی‌داد: «چه دارید می‌کنید؟!…»

خانواده‌های داغدار هم که تنها چشم امیدشان به ما بود…

به فرمانده میدان گفتم که با بچه‌های عملیاتی تماس بگیرد و وضعیت را بسنجد؛ بهرحال آنها بهتر از هرکس دیگری می‌توانند اظهارنظر کنند.

تماس گرفته شد، بچه‌ها با لبخندی بر لب گفته بودند: «مگر بار اولمان است؟!!!»

گفتم: «بگو اگر واقعاً سخت هست خطر نکنند و برگردند.»

پاسخ داده بودند: «اگر قرار بود برگردیم که نمی‌آمدیم.»

توکل برخدا کردم و با خودم گفتم: «این‌ها از جنس همان‌هایی هستند که اگر قرار بود برگردند، امروز بعثی‌ها حاکم این مرز و بوم بودند…»

انتهای پیام///

منبع
خبرگزاری روستا
ارسال دیدگاه