به گزارش مرکز اطلاعرسانی و خبری روستا،هجوم گسترده جمعیت و رشد مهاجرت از بخشهای مختلف به طرف پایتخت در اوایل دهه ۴۰ خورشیدی سبب شد تا نظام برنامهریزی کشور به آن توجه بیشتری کند که در این راستا تصمیمهای زیادی اتخاذ شد و به مرحله اجرا در آمد.
برنامهها و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی همواره در سطح وسیعی از توجه پژوهشگران و برنامهریزان کشور بوده است که از آن به عنوان معضلهای مهم تهران یاد میکنند. با توجه به اینکه در ۲ دهه گذشته مطالعات زیادی درباره مقوله رشد مهاجرت به تهران صورت گرفت و سیاستهای متنوعی از طرف دولتهای مختلف اتخاذ شد اما به نظر میرسد که از نظر اجرایی چندان موفق نبوده است.
وجود امکانات و تجهیزات برتر تهران نسبت به دیگر شهرها از علتهای اصلی برای مهاجرت به این کلانشهر به شمار میرود. رشد مهاجرت روستاییان به تهران و سکونت آنها به اطراف پایتخت به معضل جدی تبدیل شده و موجی از جمعیت را به این شهر سرازیر کرده است، در صورتی که به گفته کارشناسان با استفاده از ظرفیت روستاها و مناطق محروم میتوان این مهاجرتها را کنترل و در نهایت کاهش داد.
«ناهید تاج الدین» عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، بخشی از مهاجرتها به تهران را سلبی و بخش دیگر را ایجابی میداند و می گوید مهاجرتهای ایجابی بیشتر به دلیل تحرک اجتماعی در تهران رخ میدهد، یعنی افراد احساس میکنند که در پایتخت امکان پیشرفت بیشتری دارند و به همین علت به تهران مهاجرت میکنند اما مهاجرتهای سلبی به سبب نبود توسعه شهری است. در ادامه دیدگاههای وی را در این باره از نظر میگذرانیم.
** اشتغال عاملی برای رشد مهاجرت به تهران
هنگامی که نرخ بیکاری در ۴۲ درصد از شهرستان ها از نرخ متوسط کشوری بالاتر است و در میان ۴۲۹ شهرستان کل کشور ۱۸۱ شهرستان دارای نرخ بیکاری بالاتر از متوسط کشوری هستند، انتظاری جز این نیست که جمعیت جویای کار به تهران گسیل شوند و این شهر برای آنها ها حکم سرزمین شانس را بازی کند و برای کسب شغلی مناسب به تهران مهاجرت کنند. استان تهران با تراکم ۸۹۰ تن در هر کیلومتر مربع پرتراکم ترین استان کشور به شمار میرود، در حالی که بر پایه نتیجههای سرشماری ۱۳۹۰ خورشیدی، تراکم جمعیت در کشور ۴۶ تن محسوب میشود که این میزان در مقایسه با تراکم جمعیت در تهران نشان میدهد که جمعیت در استان یاد شده حدود ۲۰ برابر تراکم جمعیت در کل کشور است.
این تراکم فرسودگیهای اجتماعی را در پایتخت افزایش میدهد زیرا معضل آسیبهای اجتماعی به وجود می آید که این عامل ناشی از تراکم بالای جمعیتی و درگیر شدن زندگی بسیاری از شهروندان با این مسایل است. تراکم جمعیتی تهران در ۱۳۸۵ خورشیدی برابر با ۸۲۹ تن بود که در مدت یک دهه ۶۱ تن نیز به این آمار افزوده شدهاند که این تراکم جمعیتی به نوعی اصطکاک اجتماعی را بیشتر میکند و همین عاملی برای افزایش نزاعهای جمعی میشود، به گونهای که آمارها میگویند؛ روزانه ٢٢٣ نزاع و درگیری خیابانی در پایتخت رخ میدهد، درگیریهایی که با صدمههای جانی همراه و آثار سوء اجتماعی بسیاری بر جای گذاشته است.
** راهکارهای توازن بخشی در جمعیت تهران
برای توازن بخشی در جمعیت باید عوامل مهاجرت به تهران و کلان شهرها را بررسی و انگیزههایی به منظور ماندن در روستا یا شهرهای متوسط ایجاد کرد و این تنها مستلزم توزیع مناسب امکانات و جدی گرفتن توسعه روستایی و شهرهای متوسط به شمار میرود. توازن بخشی در جمعیت مرهون توازن در نظام عرضه و تقاضا است که باید این ۲ مقوله را به ویژه در بخش اقتصادی تعدیل کرد تا بدین وسیله در میان روستاییان و افراد ساکن در شهرهای کوچک انگیزههای مهاجرت به تهران کمتر شود. به عنوان نمونه چیزی حدود ۶۷۰ اقامتگاه بوم گردی در ایران وجود دارد که هر ۲۵ گردشگر داخلی نیز توانایی ایجاد یک شغل پایدار را دارد و اگر این اقامتگاهها فعال شود، کمک میکند تا برخی انگیزههای مهاجرت در روستاها و شهرهای متوسط کاهش یابد.
***نوسانات شدید اقتصادی عاملی برای مهاجرت به تهران
نظام عرضه و تقاضا در اقتصاد ایران به نوعی نظام تمرکزگرا به شمار میرود، وقتی که هم تقاضا بیشتر و هم عرضه تسهیل شدهتر است، به قرار قاعده آن فردی که میخواهد کار اقتصادی کند، جذب تهران میشود، بنابراین تهران تمرکز سرمایه و پول دارد که این عامل به دنبال خود کارگران را جذب میکند. از طرفی هم هر چه اقتصاد نوسان بیشتری داشته باشد و شرایط بی ثباتتر شود، مردم احساس میکنند باید به مرکزیت اقتصاد نزدیکتر شوند تا پیامدهای اقتصادی کمتر متوجه آنها شود و به جایی مهاجرت کنند که از ثبات بیشتری برخوردار است.
*** الگوی توسعه شهری بر پایه تقاضای تهران نشینی
«شهرنشینی وابسته» خیلی آگاهانه نبوده است که بتوان از آن به عنوان مدل خاصی تعبیر کرد و این پدیده از یک فضای ناآگاهانه شکل گرفت؛ یعنی الگوی توسعه شهری تهران بر پایه تقاضای تهران نشینی بوده است و به جای آنکه توسعه شهری تقاضای سکونت در تهران را تعریف و تعیین کند برعکس این میزان تقاضای سکونت به شمار میرفت که توسعه شهری را تعریف کرد، بنابراین ناگهان فاصله تهران با بقیه شهرها زیاد شد و توسعه نامتوازن در آن به وقوع پیوست.
«محمد حیدرپور» جامعه شناس و استاد دانشگاه پدیده هجوم جمعیت مهاجر به استان تهران را باعث افزایش شدید جمعیت سربار میداند. دیدگاه های وی درباره مقوله پدیده افزایش جمعیت استان تهران با توجه به ظرفیت زیستی و راهکارهای تغییر شرایط آن را از نظر میگذرانیم.
***تمرکززدایی از تهران با اجرای برنامه های کارآمد
تمرکزگرایی در کلانشهر تهران از جمله ویژگی شاخص آن به شمار میرود که این مساله به دلیل جذابیت و بازار اشتغال موجود در آن است. تهران به نوعی قطب تولید اقتصاد در کشور به شمار میرود و همین دلیلی میشود تا شهرنشینی وابسته به وجود آید. نبود عدالت اقتصادی و توزیع ناهمگون جمعیت از جمله عواملی است که افراد از روستاها و شهرهای کوچک به طرف تهران هجوم میآورند.
*** مهاجرت بی رویه به تهران به دلیل ناکارآمدی مدیریت شهری
نبود امکانات توسعه، پراکندگی مدیریت شهری و برنامهریزیهای ناصحیح در دیگر شهرها سبب شد تا مهاجرت بیرویه به تهران رشد روافزونی به خود بگیرد. مساله تراکم جمعیت از دیگر مسایلی به شمار می رود که باید بدان توجه ویژهای شود زیرا در گذشته جمعیت نسبت به جامعه کنونی محدود بوده اما امروزه امکان زیست جمعیتهای زیاد در مکانهای محدود افزایش پیدا کرده و میل جمعیت به طرف تراکم بیشتر است.
***رونق اقتصاد عاملی برای کاهش مهاجرت به تهران
بروز نوسانهای شدید در اقتصاد جریان رشد مهاجرت معکوس را افزایش میدهد و در زمان رکود اقتصادی جریان رشد مهاجرت به شهرهای بزرگ به خصوص تهران شدت پیدا میکند. تهران به عنوان شهر مرجع و مادر در سالهای اخیر در جریان رکود اقتصادی به پناهگاه اصلی سرمایهها تبدیل شده و به دنبال آن کاهش قرار دارد. ساخت وسازهای بی رویه، تداوم رشد جمعیت را در تهران را افزایش داده است که این فشار ناشی از فشردگی جمعیت، تعادل رمایههای مولد و تشدید ضعف امکانات کار و فعالیت در شهرهای کوچک تر باعث شده است تا نیروی انسانی به این شهر مهاجرت کنند. تجمع جمعیت، تهران را به لحاظ امنیتی و سیاسی آسیبپذیر کرد، همچنین از منظر انواع آلودگیهای زیست محیطی نیز در معرض آسیب شغلی و انسانی را بر هم میزند.
***تدوین مدل جدید مدیریت شهری متناسب با الگوی جدید شهرنشینی
به گزارش مرکز اطلاعرسانی و خبری روستا، تدوین یک مدل جدید مدیریت شهری باید متناسب با الگوی جدید شهرنشینی در کشور باشد. به این معنا که شکل جدیدی از شهرنشینی در منطقه شهری تهران در حال رخ دادن است که با نوع قدیمی آن تفاوت دارد و به همین دلیل مدیریت خاص خود را میطلبد. ایجاد مرکزهای خدماتی- رفاهی در فاصله میانی روستاهای هر منطقه شهری میتواند به عنوان راهکاری برای توازن جمعیت شهری باشد تا از سراریز شدن جمعیت به یک نقطه خاص بکاهد. مشخص کردن حریم واقعی شهر تهران و اینکه این محدوده تا چه اندازه گستردگی دارد سبب شکلگیری مدیریت شهری یکپارچه و همینطور گسترش نقاط زیستی میتواند از افزایش بیرویه جمعیت در تهران جلوگیری کند.
انتهای پیام///
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.