چندی است که رسانههای داخلی در پرداختن به خودروهای وارداتی، چنان سرعت گرفتند که حتی از خودروهای خارجی که به صورت غیرقانونی ثبت سفارش شدند نیز سبقت گرفتند و کسی نیست از آنها سوال کند، به کجا چنین شتابان؟
*** رسانههای داخلی سوار بر خودروهای خارجی
به گزارش خبرگزاری روستا به نقل از خبرگزاری صنایع، چندی است که برخی از رسانههای داخلی و به دنبال آنها رسانههای خارجی، داستان خودروهای خارجی که به صورت غیر قانونی ثبت سفارش شدند را (شما اگر خواستید بخوانید خودروهای قاچاق) در صدر موضوعات اصلی و مورد توجه خود قرار دادند و گویا با خود عهد بستند تا در جاده رسانه آنقدر برانند که یا موتور این ماشینها را بسوزانند یا موتور خود را و اصلا نه به قوانین این جاده کاری دارند و به آن احترام میگذارند و نه برایشان مهم است دوربینهای ثبت تخلفی که در جادههای رسانه نصب است، چند بار بیاخلاقی و تخلفشان را ثبت میکند.
اما به راستی و خودمانی؛ به کجا چنین شتابان؟
این همه سرعت و بی اخلاقی برای چیست؟
شاید و البته شاید، برخی از مخاطبان، این تخلفها را نبینند و ندانند که به حتم میبینند و میدانند، اما حداقل ما و شما که میدانیم این خودروها آنچنان سوخت زیادی ندارد و چراغ قرمز این خودروها برای شما و صاحبانشان خیلی وقت است که روشنه و در آستانه خاموشی است.
شاید نخواهید به روی خود بیاورید که منظور نویسنده چیست؟
به همین دلیل اجازه دهید، داستان خودروهایی که به صورت غیرقانونی ثبت سفارش شدند که برخی به آنها پلاک خودروهای قاچاق چسباندند را مروری کوتاه داشته باشیم.
*** ورود وزارت صنعت به موضوع
چندی پیش وزارت صنعت متوجه خودروهایی شد که در زمانی ثبت سفارش شدهاند که ثبت سفارش واردات خودرو، ممنوع بوده است.
وزیر و وزارت و حراستش دست به کار میشوند و برای اینکه انگ تخلف نخورند و حساب چند نفر متخلف را به حساب وزارتخانه ننویسند، کل پرونده را با آمار و اطلاعات کلیه متخلفان و حتی کوچکترین جزئیات مثلip کامپیوتر شخصی که اقدام به این تخلف کرده در اختیار دستگاههای نظارتی قرار میدهند که آگاه باشید در وزارتخانه مثلثی که هر ضلعش خود، یک وزارتخانه است تخلفی با این جزئیات و میزان در یک ضلع آن رخ داده است و تقاضا داریم هر چه سریعتر رسیدگی و اقدامات لازم انجام شود.
*** عدم اطلاعرسانی بایسته و شایسته
در این سکانس از سریال، شاید اگر مسئولان این وزارتخانه مراعات فضای اقتصادی و سیاسی کشور را نمیکردند و بلافاصله خودشان دست به کار میشدند و به صورت بایسته و شایسته در خصوص تخلف صورت گرفته اطلاعرسانی میکردند، امروز اینچنین در سیبل اتهامات قرار نمیگرفتند.
اما همین اشتباه که در ظاهر کوچک، اما تاثیرش از نظر مادی و معنوی حتی از کل خودروهای وارداتی بیشتر است، در کنار برخی اظهارنظرهای مسئولین که یک شوآف بیشتر نبود، استارت خودروهای خارجی وارداتی را زد و برخی افراد فرصتطلب که چشمانشان از به دست آوردن چنین سوژه نابی حتی بیشتر از چراغ این خودروها میدرخشید، پشت فرمان این خودروها در جاده رسانه نشستند.
*** برچسب خودروهای قاچاق
برخی رسانهها که هنوز از همه داستان مطلع نبودند و حتی نمیدانستند حجم و تعداد خودروها چقدر است، در اولین اقدام، پرچم قاچاق را بالا بردند و چنان در این جاده سرعت گرفتند که دوربینهای جاده رسانه، اولین تخلفشان را ثبت کردند.
برخی از این همکاران سوار بر خودروهای به اصطلاح قاچاق به نشست خبری رئیس سازمانی رفتند که آن را مسئول اصلی این داستان میدانستند.
نشست خبری فردی که حتی مخالفان این وزارتخانه و دستگاه نیز به درستی و پاکدستیاش اذعان دارند.
نشست خبری خسروتاج، رئیس سازمان توسعه تجارت مملو بود از خودروهای خارجی که رانندگان آنها دست از روی بوق برنمیداشتند و قصدی جز رد شدن از فرد روبرویشان نداشتند.
خسروتاج که فضا را چنین آلوده و پرهیاهو دید تازه متوجه شد که عدم اطلاعرسانی بهموقع و لازم چه ضربهای به آنها زده است. اینجا بود که خسروی صنعت لب به سخن گشود و تازه همه متوجه شدند این خودروهائی که با برچسپ قاچاق در جاده رسانه میرانند، فقط در زمانی که ثبت سفارش ممنوع بوده است، ثبت سفارش شدهاند و حتی این خودروها عوارض و حقوق گمرکی خود را نیز پرداختهاند، و با آنچه در ذهن خود و مردم جامعه با عنوان خودروی قاچاق ساختهاند، بسیار متفاوت است.
در پایان این قسمت شاید اهالی محله منطق فکر میکردند با علم به این واقعیت، رانندگان مورد نظر خودروها را به پارکینگ ببرند اما گویا رانندگی با این خودروها، لذتی برای رانندگانش داشت که حاضر نبودند به راحتی از آن دل بکنند.
*** نشاندن شاکی به جای متشاکی
اهالی وزارت صنعت که اوضاع را چنین دیدند، تلاش کردن با ارائه اطلاعات بیشتر در این خصوص، رانندگان سوار بر خودروهای خارجی وارداتی را که به جاده خاکی زده بودند، حداقل به جاده آسفالته و صاف قضاوت منطقی و عادلانه، برگردانند.
اینبار علاوه بر سربازان، وزیر نیز به میدان آمد و لب به سخن گشود و خطاب به اهالی منطق و حرف حساب، فریاد برآورد که دوستان، شما شاکی را با متشاکی اشتباه گرفتید.
وزیر خطاب به رانندگانی که حاضر نبودند عینک دودی و سیاه بدبینی را از چشم خود بردارند از در همراهی و منطق وارد شد و تلاش کرد توجه آنها را به واقعیتی که یا ندیده بودند یا نمیخواستند ببینند، جلب کند.
وزیر خطاب به رسانهها و خواهان واقعیت، متذکر و یادآور شد که این خود من و همکارانم و وزارت صنعت، معدن و تجارت بوده که قبل از هر شخص یا دستگاهی این تخلف را کشف، رصد، پیگیری و گزارش کرده است و حتی پا را فراتر از این نیز گذاشته و خود به جستجو و پیگیری پرداخته و با تحقیق و شناسایی متخلفان و معرفی به دستگاههای نظارتی و قضائی، خواهان رسیدگی به تخلفات شده است.
حتی با اینکه برخی رسانههای داخلی و مسئولین دستگاههای مختلف، تعداد خودروهای وارداتی را کمتر از تعداد واقعی مطرح کرده بودند، ما خودمان آمدیم و اعلام کردیم، خودروهایی که به صورت غیرقانونی ثبت سفارش شدند، بیشتر از این است و تعداد درست را اعلام کردیم، آن وقت شما آمدید همچنان بنده وهمکاران من را که خودمان شاکی این پرونده هستیم، جای متهم قرار میدهید؟ پس منطق و اخلاق، که شما باید مبلغ آن باشید، کجاست؟
پس چرا شما همچنان در جاده رسانه، این واقعیتها را نادیده میگیرید و قصد پیاده شدن و رها کردن این خودروها را ندارید؟
*** آیا رسانهها از خودروهای خارجی پیاده میشوند؟
اظهارات و توضیحات وزیر، همکارانش و توجه و دستور رئیس جمهور برای رسیدگی تمام و کمال به این پرونده، این گمان را به اذهان متبادر کرد که شاید، افرادی که از سر بیاطلاعی، سوار بر خودروهای خارجی واردتی با سرعت بالا در جادههای رسانه میرانند و تخلفات خواسته یا ناخواسته زیادی را نیز مرتکب شدهاند، به این نتیجه رسانده باشند، که دیگر کافی است و در چنین شرایطی که کشورمان بیش از هر چیز دیگری نیاز به آرامش دارد، به جای هیاهو و جنجال رسانهای، اقدامات و رسیدگی مسئولان به پرونده را نظارت و پیگیری کنند نه اینکه با لایی کشیدن و رانندگی خطرناک در این مسیر، مسئولان را در رسیدگی به این پرونده، با مشکلاتی دوچندان روبرو کرده و بالعکس، مجرمان واقعی را در حاشیه امن قرار دهند.
اما دوستان رسانه با اقداماتی جدید نشان دادند که گویا هنوز حاضر نیستند عینک سیاه بدبینی را از روی چشمان خود بردارند.
همکاران جان که دیدند نه برچسپ قاچاق فایدهای داشته نه متهم کردن وزارتخانه و سربازان آن، در قسمت جدید، آقای وزیر صمت را در دستور کار خود قرار دادند.
*** واردکننده بدشانس؛ پرده آخر یا آخری
همکاران رسانه در پرده اخیر یا آخر، نامهای یا به زعم خود، برگی جدید را با عنوان توزیع رانت در واردات خودرو (جای شکرش باقیست نگفتند قاچاق خودرو) را منتشر کردند که یکی از شرکتهای عضو انجمن وارد کنندگان خودرو در آن نامه، خطاب به وزیر صنعت با شرح جریانی که اتفاق افتاده، تقاضای کمک کرده است.
شرکت وارد کننده خودرو که گویا واردکننده آزاد و غیر نماینده بوده است، قبل از دستورالعمل معاون اول رئیس جمهور در ۱۲ دی ماه سال ۹۵ که واردات خودرو را منوط به ارائه نمایندگی و خدمات پس از فروش نموده بود، اقدام به خرید ۱۱۶۵ دستگاه خودرو نموده است که از این تعداد ۶۴۰ دستگاه متعلق به مردم و مشتریان این شرکت بوده که در واقع از این شرکت پیش خرید کرده بودند و بقیه خودروها نیز برای فروش بوده است.
بعد از دستورالعمل مذکور، شرکت واردکننده که گویا یکی از معتبرترین شرکتهای فعال در عرصه فروش خودروهای خارجی است و تعداد پیش خرید مشتریان، خود گواهی بر این مدعاست، در وضعی قرار میگیرد که نه تنها سرمایه خودش بر باد رفته است، بلکه سرمایه ۶۴۰ نفر دیگر از هموطنان نیز، چنین وضعی پیدا میکند. شرکت مذکور چارهای نداشته جز اینکه نامهای به وزیر صنعتی بزند که روز اول کارش را در این وزارتخانه تجربه میکرده است.
*** حمایت از بخش خصوصی؛ آری یا خیر؟
وزیر جدید نیز که با شعار حمایت از صنعت و اقتصاد و بخش خصوصی وارد میدان شده است در بدو ورود با درخواست کمک یک نفر از همین بخش خصوصی روبرو میشود و در نامهای به رئیس سازمان توسعه تجارت با ذکر چند مورد و شرط که اولا اگر ثبت سفارش در زمان ذکر شده و قبل از دستورالعمل جدید انجام شده و دوما تعهداتی به مشتریان داده شده و عدم لطمه خوردن به مشتریان که همان تعدادی از مردم کشورمان هستند، این مساعدت انجام شود. حتی وزیر در پایان پاراف خود بر ذیل نامه مذکور، متذکر میشود که نظام، مالیات حقه خود را از این واردات بستاند.
حالا همکاران ما که این روزها به رانندگان خودروهای خارجی بدل شدند، این نامه را منتشر و فریاد برآوردند که آی ملت به داد برسید که رانت داده شده، فساد شده، بیداد شده و ما دست مفسدان را رو کردیم.
حالا یک سوال،آیا شما مطمئن هستید که بعد از نامه وزیر به رئیس سازمان توسعه تجارت، این اتفاق رخ داده است که شما از آن به عنوان رانت و فساد یاد میکنید؟
اگر خود این دوستان و حتی خود ما، جای وزیر بودیم چه میکردیم؟
این شخص یا شرکت وارد کننده دشمن که نبوده، قاچاق یا کار غیرقانونی هم که انجام نداده بود، فقط یک بدشانسی آورده که بعد از ثبت سفارش خودروهای مذکور و خرید آنها بدون اطلاع و هشدار قبلی، در کشور دستورالعملی وضع میشود که شما باید برای واردات، نمایندگی و خدمات پس از فروش از شرکت تولید کننده خودرو داشته باشید که دستورالعمل درستی هم بوده است، اما اگر منطقی بخواهیم به موضوع نگاه کنیم و قبول کنیم که قانون عطف بهماسبق نمیشود، این شرکت بدون اطلاع از دستورالعمل جدید و قبل از وضع آن، اقدام به این ثبت سفارش کرده است، پس درست آن است که اجازه دهیم این واردکننده خودروهای ثبت سفارش شده و خریداری شده را که نصفش هم متعلق به مردم است و سرمایه مردم برای آن هزینه شده را به کشور وارد و تحویل مشتریان و خریدارانش دهد و بعد از آن، وی را موظف به رعایت قوانین و دستورالعمل جدید کنیم.
*** اتهام: حمایت از سرمایه مردم
حال سوال دیگر این است که اگر وزیر این مساعدت و حمایت را نمیکرد چه اتفاقی میافتاد؟
آیا غیر از این بود که در یک برخورد و تصمیم، مقدار زیادی از سرمایه ملی کشورمان به صورت عام و سرمایه زیادی از مردم کشورمان به صورت خاص، به کشور برنمیگشت و حتی شاید بر باد میرفت؟
آیا غیر از این بود که اگر وزیر این مساعدت و حمایت را که در واقع از مردم و خریداران این خودروها که هموطنان خود ما بودند، نمیکرد، شاید خود همین دوستانی که الان وزیر و وزارتخانهاش را به رانت و فساد محکوم میکردند، از اتهام عدم حمایت وزیر و وزارتخانهاش از بخش خصوصی شروع میکردند و به عدم تحرک و چابک بودن وزیر و کابینه پیر به علت عدم واکنش سریع و رسیدگی بهموقع وزیر به این درخواست، میرسیدند و هزار و یک اتهام دیگر، جای اتهامات حال حاضر را میگرفت.
آیا واقعا وزیر باید به یک دستورالعمل جدید بسنده میکرد و اجازه میداد بهراحتی سرمایه بسیاری از هموطنان ما به هدر میرفت؟
آیا اگر وزیر این حمایت و مساعدت را نمیکرد، خود همین مردم، وزیر را مورد شماتت و سرزنش قرار نمیدادند که با تصمیمات و عدم ثبات در قوانین، سرمایههای ما را به باد دادید؟
آیا دوستانی که الان خوشحال از انتشار چنین نامهای با برچسپ رانت و فساد هستند، به هموطنان و سرمایه برباد رفته آنها هم فکر کردند یا فقط دنبال اهداف خود و رسانه متبوع خود هستند و حمایت از مردم را نیز مانند بسیاری از قوانین و تابلوهای مقررات که در جاده رسانه، نادیده انگاشتند، در این لحظه، نمیبینند؟
*** واقعیت داستان یا به اصطلاح برگه جدید چیست؟
برای پاسخ به این سوال بهتر از هرچیز جوابیه وزارت صنعت است که نظر شما را به آن جلب میکنم:
به طور معمول همه درخواستها و همچنین نامه منتشر شده در آن خبرگزاری طبق روال معمول و حساسیت جناب آقای شریعتمداری «وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت» به معاونین با نگاه مثبت به قانون و حمایت از فعالین اقتصادی ارجاع میگردد و در موارد متعدد، توجه مقام عالی وزارت در این گونه مسایل قابل احصا است.
با این وجود هیچ کدام از معاونین و مدیران وزارتخانه حق تخطی از قانون و آیین نامههای جاری در حوزه واردات و صادرات را ندارند.
در این مورد جناب آقای خسروتاج پس از بررسی و مطابقت درخواست آقای میثم رضایی مدیر عامل شرکت مفتاح رهنورد، عدم امکان موافقت با درخواست ذکر شده را اعلام کردهاند و حتی وقتی دوباره ایشان برای پیگیری همین موضوع مجددا نامهای به وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت در تاریخ ۱۱/۶/۹۶ ارسال میکنند، وزیر صمت در پاسخ به آقای خسروتاج اشاره میدارند «در صورت داشتن قرارداد خدمات پس از فروش و مجوز رسمی فعالیت صنفی براساس مقررات ابلاغی وزارتخانه دستور اقدام فرمایید».
در نتیجه براساس اسناد تلاشی برای ایجاد رانت و اقدام فراقانونی برای درخواست کننده نامه نشده است.
در نهایت در تاریخ ۲۹/۶/۹۶ به صورت کتبی از سوی مدیر کل دفتر مقررات صادرات و واردات موضوع عدم اعتبار ثبت سفارش این شرکت به مدیرعامل ابلاغ و در نتیجه مجوز واردات خودرو تا قبل از تغییر آیین نامه داده نشده است.
*** اذعان و اعتراف به عملکرد درست وزیر صنعت
اما در برگه یا گزارش جدید همکاران که در این خصوص منتشر شده، چند نکته قابل توجه وجود دارد که جا دارد از این همکاران عزیز، تشکر شود:
اول اینکه، همکاران عزیز بالاخره برچسپ قاچاق را از خودروهای وارداتی برداشته و فساد در واردات خودرو را در ادبیات خود لحاظ کردند که به واقع درست است. در بخشی از گزارش دوستان اینگونه آمده است:
«فساد در واردات خودرو توسط عوامل دخیل در ثبت سفارش»
در واقع همکاران جان، بعد از چند هفته جنجال رسانهای و برچسبزنی، وقتی از اصل ماجرا باخبر شدند، با همان ادبیاتی صحبت میکنند که وزیر و همکارانش صحبت کردند و در واقع تخلف رخ داده را با همان عنوان درست معرفی کردند نه یک عنوان کلی و گمراه کننده که تداعی کننده تخلف و فساد در کل وزارتخانه است، آری، فساد و تخلف در واردات خودرو و توسط عوامل دخیل در ثبت سفارش رخ داده است نه قاچاق خودرو توسط وزارت صنعت و…
که این اذعان درست و اعتراف غیرمستقیم همکاران گرام، ما را به اولین تشکر وامیدارد که ما هم خالصانه، سپاسگزاریم.
*** تشکر از وزیر صنعت برای حمایت از بخش خصوصی
اما نکته دوم که در گزارش اخیر دوستان قابل توجه است و باید از آنها تشکر کرد این است که دوستان، خود در این گزارش، به این واقعیت اذعان و اعتراف میکنند که «طرفداری و حمایت وزیر صنعت از بخش خصوصی یک حرکت ارزشمند و مغتنم است و قطعا چنین روحیهای باید در بدنه وزارت صنعت و تمام دستگاههای دولتی تقویت گردد.»
این نیز موردی است که همکاران عزیز به خوبی به آن اذعان و اعتراف داشتند و ما نیز بابت آن سپاسگزاریم.
*** تقدیر از سرعت عمل وزیر صنعت
اما نکته سومی که در گزارش دوستان جای توجه، تامل و البته تشکر دارد، اذعان و اعتراف دوستان به سرعت عمل وزیر در توجه به مشکلات بخش خصوصی است.
همکاران در گزارش خود آوردهاند، «سرعت عمل وزیر در توجه به مشکلات بخش خصوصی قابل تقدیر است.»
در این مورد هم، اذعان و اعتراف همکاران به واقعیت را ارج نهاده و از آنها سپاسگزاریم.
*** با دست پس میزنه، با پا پیش میکشه
البته همکاران گرام در بخشهای دیگری نیز به درستی تصمیم و عملکرد وزیر در خصوص مورد فوق، اذعان و اعتراف کردهاند، مثل اقدام درست وزیر در حمایت و صیانت از سرمایههای بخش خصوصی که اساس هر اقتصاد است، اما متاسفانه رویکرد همکاران عزیز ما در این گزارش حکایت آن شخصی است که با دست پس میزنه و با پا پیش میکشه.
دوستان گرام، علیرغم تمام اعترافاتی که به عملکرد درست وزیر در این خصوص داشتهاند، تلاش کردند بایک سوال، مجددا همه اقدامات وزیر در این خصوص را زیر سوال ببرند که چرا برای این مورد، وزیر چنین اقدامی کرده است؟ که باز مجبورم، دوستان را به سوالاتی که در فوق، درباره نتایح عدم اقدام حمایتی وزیر در این خصوص طرح شده، ارجاع دهم.
همکاران عزیر، اگر ما قبول داریم که حمایت از بخش خصوصی، منابع ملی و سرعت عمل، یک اقدام شایسته و بایسته است، دیگر نمیتوانیم بگوییم، این اقدام درست است ولی از یک نفر باید بشود و از یک نفر دیگر نشود.
*** دم خروستان را باور کنیم یا قسم …
آری، نویسنده هم قبول دارد که این حمایت باید از همه فعالان بخش خصوصی انجام شود و نباید حمایت موردنظر به یک فرد یا گروه خاص اختصاص یابد، اما با علم به این موضوع، شما که خود میگویید باید از بخش خصوصی و سرمایه ملی و… حمایت شود، واقعا معتقد هستید در آن شرایط، وزیر نباید مساعدت و حمایت میکرده است؟ اگر جواب این سوالتان مثبت است که باز نویسنده را یاد ضرب المثل، “دم خروست را باور کنم یا قسم… ” میاندازد که این رویکرد برای یک فعال و مجموعه رسانهای شایسته نیست.
اگر شما به این واقعیت، اذعان و اعتراف دارید که عملکرد وزیر در خصوص مورد مذکور کاملا درست بوده است و قبول کنیم، حمایت از بخش خصوصی و سرمایه مردم در هر شرایطی واجب است، دیگر، این سوالات شما که چرا از فلانی این حماین انجام گرفته است، محلی از اعراب ندارد.
*** شوآف رسانهای
با این توصیف و علم به اینکه شما نیز با نویسنده و در واقع همه کارشناسان اقتصادی، موافقید که در هر شرایطی باید از بخش خصوصی و فعالان این حوزه حمایت کرد، چارهای نمیماند جز اینکه بپذیریم، پرده آخری یا آخر سریال مورد نظر، صرفا برای به کرسی نشاندن ادعاهایی بوده است که از اعترافاتتان اینگونه برمیآید که خود شما نیز به آن اعتقادی ندارید و صرفا در قالب یک رویکرد حزبی، جناحی و رسانهای به آن پرداختهاید نه بیشتر.
*** استفاده از تکنیک رسانهای تعمیم
شما همکاران و اساتید گرام، تلاش کردید با استفاده از تکنیک رسانهای تعمیم و وصل کردن حمایت از یک فعال بخش خصوصی به جریانات سیاسی، ذهن مخاطبان را در راستای اهداف خود مدیریت کنید و در ادامه با استفاده از تکنیک حاشیه و متن، آنچنان حاشیههای داستان را پررنگ کنید که اصل داستان یعنی حمایت از بخش خصوصی و سرمایه ملی نه تنها دیده نشود بلکه یک گناه و جرم تلقی شود، اما آیا فکر میکنید مردمی که رسانههای دیداری، شنیداری، مکتوب و مجازی، خوراک روز و شبشان شده، هنوز این تکنیکها را نمیشناسند؟
باور کنید با نفوذ رسانهای حال حاضر، مردم ما در هر جایگاهی، برای خود، یک کارشناس رسانه هستند، اما در اینجا میخواهم توجه شما همکاران گرامی را به کمی فراتر از داخل جلب کنم.
*** استفاده از تکنیک حاشیه بر متن
اگر نگاهی به موقعیت حال حاضر کشور بیاندازیم، میبینیم که تمام دشمنانش بسیج شدهاند و تمام توان و منابع خود را به کار گرفتهاند که نظام مقدس کشورمان را به طرق مختلف تحت فشار قرار دهند تا به خیال خام خود بعد از ۴ دهه پایداری و مقاومت آن را شکست دهند.
در این ماموریت، رسانههای خارجی یک وظیفه و بخشی از این ماموریت همه جانبه را برعهده گرفتهاند. ماموریت آنها منحرف کردن اذهان مردم از جنگ اقتصادی است که علیه کشورمان در جریان است.
این رسانهها وظیفه دارند با استفاده از همان تکنیکهای رسانهای مثل حاشیه سازی و حاشیه بر متن و برجسته کردن موارد مختلف، توجه و حواس مردم را از اصل و متن که همان جنگ اقتصادی است دور و منحرف کنند و آنها را به سمت موارد دیگری سوق دهند.
یک روز با قیمت سکه و ارز و گرانی هدفمند و زیر سوال بردن دست آوردهای کشورمان در حوزههای مختلف، روز دیگر با موضوع حجاب و دختران انقلاب و روز دیگر با ترامپ و ایران هراسی.
در این میان چه سوژهای بهتر از همین خودروهای وارداتی است؟
آنها به راحتی میتوانند با همین خوراکی که رسانههای داخلی خودمان، خواسته یا ناخواسته به راحتی در اختیار آنها قرار دادهاند، این موضوع را به راحتی دامن بزنند و به یکی از ابزارهای هدف خود، برای دور کردن حواس مردم از موضوع اصلی یعنی همان جنگ اقتصادی، تبدیل کنند.
*** چرا مردم ایران نباید جنگ اقتصادی را درک و باور کنند؟
حتما شما هم میدانید، چرا تا این حد برای رسانههای خارجی مهم است که مرد کشورمان به این مهم توجه نکنند و حتی باور نکنند که در جنگ اقتصادی بهسر میبرند، زیرا همه دنیا اخلاق و مرام ایرانیها را شناختهاند و میدانند که ایرانیها از هر قوم و جناح و عقیدهای، وقتی که احساس خطر کنند و متوجه تهدید شوند، در یک چشم به هم زدن، همه اختلاف نظرها را کنار میگذارند و در یک صف واحد سرود ملی میخوانند و آنوقت است که دیگر تمام نقشههای آنها علیرغم همه برنامهریزیها و بسیج امکانات، با شکستی دیگر روبرو میشود و این واقعیتی است که دشمنان این مرز و بوم بعد از چهار دهه تلاش و دشمنی آشکار و پنهان با نظام مقدس ج.ا.ا، بهخوبی آن را میدانند.
*** بازی در زمین دشمن
حال، ما با دستان و رسانههای خود در واقع، در حال بازی کردن در زمین آنها هستیم و برخی از همکاران ما، خواسته یا ناخواسته، بدون توجه به این واقعیت مهم، درک شرایط خاص کشور، مدیریت مسائل و تقویت عوامل وحدت آفرین، تبر جدایی بر دست گرفتند و ریشه را نشانه رفتهاند.
به عنوان مثال در خصوص همین موضوع مورد بحث چنان بر موج ایجاد شده سوار شدند که حتی از خودروهای خارجی وارداتی نیز سبقت گرفتند و کسی نیست به آنها بگوید، به کجا چنین شتابان؟
*** اجسام از آنچا در آینه میبینید به شما نزدیکتر است
همکار و مخاطب گرام، حال که صحبت از خودرو است، اجازه دهید با زبان خودش سخن بگوییم، آری، “اجسام از آنچا در آینه می بینید به شما نزدیکتر است”، اجسام همان بحرانی است که بعضی از ما خواسته یا ناخواسته با دستان و رسانههای خود آن را خلق و به آن دامن میزنیم.
میدانم و میدانی و میدانند که قصد و نیت شما نیز بی شک آن نیست که دشمنان این نظام میخواهند و بیشتر از یک کل کل رسانهای و جناحی، برای جلب مخاطب بیشتر، به این سریال نمیتوان نگاه کرد، زیرا میدانم و باور دارم، پایش که بیفتد، زودتر از من برای دفاع از حیثیت و هویت نظاممان به میدان میآیی، پس حواسمان باشد در زمین دشمن بازی نکنیم و در این میان، اخلاق را فدای این مسائل مقطعی نکنیم.
*** برخورد بی قید و شرط با متخلفان
البته لطفا از این مطلب برداشت اشتباه نشود که شاید نویسنده مخالف مبارزه با فساد و تخلف است و از برخورد با مجرمان ناراحت، خیر، اصلا اینگونه نیست و اتفاقا بالعکس، کاملا موافقم که باید با مجرم و متخلف، طبق قانون برخورد و اقدامات لازم بدون اغماض صورت گیرد اما نه به قیمت اینکه اصل داستان و موضوعات مهم کشور به حاشیه برود و مسائل دیگر جای آن را بگیرد.
*** خودروهای خارجی دغدغه چند درصد مردم است؟
از نویسنده گلایه نکنید و ایراد نگیرید که فرق حاشیه و متن را نمیداند یا جای حاشیه و متن را اشتباه گرفته، زیرا اصلا اینطور نیست و برای اثبات آن باز تاکید میکنم که موافق صددرصد مبارزه با فساد و رانت و این گونه مسائل هستم اما در خصوص موضوع مطرح شده، آیا تا به حال از خود سوال کردید که موضوع خودروی خارجی و وارداتی دغدغه چند درصد از مردم است؟ آیا بیش از یک الی دو درصد است؟ اما جنگ اقتصادی و ماهیت نظام چطور؟ این مهم دغدغه چند نفر است؟
مگر غیر از این است که در حرفه رسانه یاد گرفتیم، اهمیت و ارزش خبری به دربرگیری یک خبر است؟ بار دیگر سوال میکنم دربرگیری و اهمیت خودروی خارجی در مقایسه با جنگ اقتصادی که کشورمان را دربرگرفته چقدر است؟
با نگاهی به دربرگیری خودروی خارجی که شاید دغدغه کمتر از دو درصد مردم کشورمان باشد و موقعیت حال حاضر و جنگ اقتصادی که برای صد درصد هموطنانمان در اولویت قرار دارد، باید بپذیریم که خواسته یا ناخواسته حاشیه را بر متن ترجیح دادیم.
*** همه با هم، حرکت در راستای منافع ملی
اما حالا دیگر وقتش رسیده است که حداقل ما رسانهها، عینکهای دودی و سیاه بدبینی را از چشمانمان برداریم و از خودروهای خارجی و وارداتی پیاده شویم و آنها را به مجریان قانون بسپاریم و با سرلوحه قرار دادن اخلاق، دین، امید و آگاهی، چهار محور مورد تاکید رهبر معظم انقلاب، در کنار یکدیگر در راستای منافع ملی حرکت کنیم و همواره یادمان باشد، بحران از آنچه در آینه می بینیم به ما نزدیکتر است…
رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی
رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی
رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی رسانههای داخلی ر
انتهای پیام///
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.