اگرچه هنر سیاه چادر بافی رو به فراموشی میرود با این حال عشایر کهگیلویه و بویراحمد در وردهای عشایری این سقف طبیعی را به هر سازهای ترجیح میدهند.
*** حرکت میان فصلها
به گزارش خبرگزاری روستا، زندگی عشایری حرکت میان فصلها است.
آدمها با فصلها کوچ میکنند و به دنبال بهار از سردسیر به گرمسیر و از قشلاق به ییلاق میروند و میآیند.
زندگی زیر سقف آسمان دنا و در میان تپه ماهورها و دشتهای زاگرس حال و هوای عجیبی دارد.
اما این روزها داستانهای کوچ و زندگی عشایری رفته رفته فراموش میشوند.
زنان و دختران عشایر که روزگاری پا به پای مردان در کوه، دشت و صحرا ییلاق و قشلاق میکردند و به عنوان ستون خانواده نقش ایفا میکردند حالا دیگر تمایلی به برگشتن به گذشته ندارند.
اگرچه آمارها در یکی دو سال گذشته از علاقه مردم استان به بازگشت به زندگی عشایری و کوچ نشینی حکایت دارد، اما این علاقه و تمایل اغلب در انتخاب نوع زندگی خود را نشان می دهد و هنرهای اصیل زنان عشایری رفته رفته در میان زنان و مردان ایل رنگ میبازد.
برای بررسی این موضوع کافیست گشت و گذاری در مناطق عشایر نشین بیندازیم.
آن سیاه چادرهای محلی(بهون) که وصف بزرگی و شکوهشان زینت دهنده شعر و موسیقی محلی بود، آنچنان در میان عشایر کم شده که حتی فلسفه ساخت و ایجاد آن هم در حال فراموشی است.
دربسیاری از وردهای( سکونتگاه های) عشایری چادرهای برزنت و چتری رنگارنگ جای سیاه چادرها را گرفته همین خود باعث شده رنج زنان و دختران عشایر در گرمای طرقت فرسا تابستان و سرمای استخوان سوز زمستان بیشتر شود.
اگرچه هنر سیاه چادر بافی رو به فراموشی می رود با این حال عشایر کهگیلویه و بویراحمد در وردهای عشایری این سقف طبیعی را به هر سازهای ترجیح میدهند.
*** هنری رو به فراموشی
این روزها کسانی که تمایل دارند آخرین بازماندههای این نوع سکونت گاههای عشایری را ببینند می تواند به مناطق گرمسیری و قشلاقی استان کهگیلویه و بویراحمد شامل دهدشت، باشت و گچساران سفر کنند.
سیاه چادرها آنچنان اصیل هستند که حتی خداوند در آیه ۸۰ سوره نحل هم به آن اشاره کرده است:« و خدا برای سکونت (دائم) شما منزلهایتان را مقرر داشت و (برای سکونت موقت سفر) از پوست و موی چهارپایان خیمهها را برای شما قرار داد تا وقت حرکت و سکون سبک وزن و قابل انتقال باشد، و از پشم و کرک و موی آنها اثاثیه منزل (مانند گلیم و نمد و قالی) و متاع و اسباب زندگانی (و لباسهای فاخر) برای شما خلق فرمود که تا هنگامی معین از آن استفاده کنید.»
با این حال سیاه چادربافی هنری است که در مسیر رشد و توسعه، رفته رفته رو به فراموشی میرود.
*** سیاه چادر بافی ؛ فرایندی جمعی
کارشناس معماری و پژوهشگر سکونت گاههای عشایری میگوید:
فرایند تهیه «بند» برای بافت سیاه چادر یک فرایند دسته جمعی و شاد است.
مهمترین دستاورد بهون بافی مشارکت اجتماعی است.
علاوه بر آموختن نساجی بومی، با سادهترین امکانات محصولات با ارزشی تولید میشود.
به گفته زهرا رشیدی عموما مردان در بریدن موی بز و همچنین تهیه ابزار و فراهم کردن کارگاه و همچنین دوختن «لت»ها به هم فعالیت می کنند.
شستن، پاک کردن، حلاجی کردن موها و تاباندن نخها بهطوریکه به حالت الیاف در آیند و تمامی مراحل بافتن سیاه چادر بر عهده زنان است.
زنان برای بافتن یک سیاه چادر، گاه بصورت دسته جمعی کار میکنند تا کار بافتن سریع تر به پایان برسد.
*** بهون بافی؛ مانع مشاغل کاذب
وی یادآورشد: دانش این نوع تولیدات در استان موجود است. همه زنان نسل قبل از عهده این کار بر میآیند.
توسعه بهون بافی، راهی برای جلوگیری از توسعه مشاغل کاذب در میان نسل جدید عشایر است.
رشیدی تاکید میکند: هنر نسل جدید عشایر پذیرفته نشده است.
عشایر نیز شرایط مالی آن را دارند که به سرعت خود را با دنیای مدرن وفق بدهند.
ولی واقعیت این است که فرهنگ عشایر ، قابل احیاست و میتوان از آن برای رشد فرهنگی و اقتصادی استفاده کرد.
*** مزایای سیاه چادر
وی در باره مزایای سیاه چادر نسبت به چادرهای برزنتی میگوید:
برزنت در مقابل آتش مثل بنزین اثر میکند.
سیاه چادر علاوه بر عمر طولانی در هوای گرم مطبوع است و در هوای بارانی هم آب به آن نفوذ نمی کند. مواد آن طبیعی است.
استفاده از این هنر میتواند مشاغل فراوانی را ایجاد کند.
این کارشناس ادامه میدهد: استان ما در زمینه تهیه بهون آنچنان غنی است که ظاهر بهونهای مسجد و مدرسه هم با سایر فضاها متفاوت بود.
بهون مدرسه تک ستونی و ظاهر آن گرد بوده است. اما بهون مسجد هندسه شاخصتری دارد.
قطعات آن مثلثی است و شبیه شبستان مسجد است.
*** فقط نامی از بهون بافی مانده است
این پژوهشگر بهون بافی با بیان اینکه در کشور به این هنر توجه نشده است میگوید:
بهون بافی یا سیاه چادر بافی هنری مبتنی بر ابزار و هنر بومی استان است.
وی اضافه می کند: متاسفانه این هنر عشایری استان تاکنون جایی مستند سازی نشده است.
در استان حتی بند هم پیدا نمیشود.
رشیدی با اشاره به اینکه سیاه چادر با موی بز تولید میشود اضافه می کند:
به نظر می رسد در استانی که مهد عشایر و دامپروری است موی بز به وفور یافت شود.
ولی در بسیاری از مناطق روستایی و عشایری تقریبا اثری از موی بز و هنر سیاه چادر بافی نیست.
این زنگ خطری برای تولیدات عشایری است.
*** روش سیاه چادر بافی
روش سیاه چادر بافی بدین صورت است:
ابتدا تارهای چله را در روی زمین و در فضای باز دراز کرده و شروع به بافت میکنند.
تکنیک بافت سیاه چادر از نوع ساده ترین و ابتدایی ترین دست بافتهها است.
سیاه چادر به خاطر استفاده از موی بز به عنوان مواد اولیه، بالاترین کارآیی و کاربُرد برای چادر عشایر را دارد.
سیاه چادر در ابتدا به طول حدود ۱۰ متر و عرض نیم متر بافته میشود.
از به هم دوختن تعدادی از آن، سیاه چادر یا سقف چادر عشایر تهیه میشود.
هر سیاه چادر از چند «لت» تشکیل میشود و هر «لت» نواری بافته شده از موی بز سیاه است.
در حقیقت «لت» تکهای از سیاه چادر است.
زنان «لت»ها را که به شکل یک نوار بافته شدهاند را به وسیله دستگاهی سنتی در محل زندگی خود میبافند.
عرض لت۴۰ تا ۶۰ سانتی متر است و طول آن گاه ۶، ۱۰ و یا ۱۵ متر است.
زنان پس از بافتن «لت»ها، آنها را به هم میدوزند تا شکل سیاه چادر در آید.
*** احیای هنرهای فراموش شده
در روزگاری نه چندان دور زنان این استان در سیاه چادر بافی چنان توانمند بودهاند.
این هنر معیاری برای شناسایی و معرفی زنان هنرمند محسوب می شده است.
به گزارش خبرگزاری روستا، با این حال این هنر در مسیر توسعه رو به فراموشی رفته است.
حال که علاقه به زندگی روستا و عشایری در دل جوانان استان ایجاد شده، بار دیگر با رجوع به اصل خویش و احیای هنرهای فراموش شده با طبیعت پیوند بخوریم.
زیرا بر خلاف امروز که مبنای انتخابهایمان را به خوبی نمیدانیم در گذشته هر هنری که شکل گرفته، پایه و اساسی داشته است.
انتهای پیام///
[…] سیاه چادر بافی ؛ فرایندی جمعی […]