عباس آبیاری ، متولد هشتم دی ماه سال یک هزار و سیصد و هفتاد، تنها پسر خانواده، مجرد اما دارای سه فرزند، کم صحبت، عاشق ورزشهای رزمی، قهرمان هاپکیدوی جهان، انجام واجبات در اول وقت، ولایتپذیری بیچون و چرا، مطلع از چگونگی شهادت خود با جزئیات و در نهایت … شهید مدافع حرم.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی و خبری روستا و عشایر ایران، به نقل از سروش، در روزهای پایانی سال، روز و مناسبتی را داریم که با گرامیداشت آن، یادمان باشد، اگر یک سال دیگر را در کمال آرامش و امنیت پشت سر گذاشتیم، مدیون افرادی هستیم که با گذاشتن زندگی خود، به ما زندگی همراه با آرامش و امنیت، دادند، گرامیداشت روز شهید.
همیشه این روز که میرسه، همه خبرنگارها و روزنامه نگاران به دنبال یادداشت، گزارش یا گفتگویی می گردند که از یک طرف، در جایگاه خود ادای دین کنند و از طرف دیگر با بقیه گزارشهایی که خود یا همکارانش کار کردند، متفاوت و خاص باشد.
شهدای مدافع حرم و وطن، همه در جای خود عزیز و قابل ستایش هستند اما برخی شهدا، با توجه به شخصیت و چگونگی شهادتشان، جایگاهی ویژه در قلب و یاد مردم کشورمان دارند، مثل شهید داستان ما که وقتی شنیدم قصه چگونگی شهادتش را خودش از قبل تعریف کرده، بی درنگ، انتخاب امسال من شد برای گزارش روز شهید.
بعد از کمی جستجو و پیگیری، پدر عباس آبیاری را پیدا کردم. از همان پشت تلفن، انرژی مثبتی بود که از این پدر شهید، دریافت میکردم و در نهایت با شخصیتی روبرو شدم که تنها حرفی که خوشحالش میکرد، تبریک شهادت پسرش بود نه تسلیت.
به عنوان یک خبرنگار تا به امروز گفتگوهای زیادی را انجام دادهام. در برخی از این گفتگوها، فقط به دنبال این میگردی که هرطور شده زودتر صحبت را تمام کنی و بری دنبال کارت اما برخی گفتگوها مثل همین گفتگو با پدر عباس، اونقدر دلنشین و دوستداشتنی هست که به هر بهانهای دنبال طولانی کردن آن، میگردی.
در ادامه خلاصهای ازاین گفتگوی جالب و قابل توجه را ملاحظه خواهید نمود:
س: لطفا خودتان را معرفی کنید؟
ج: بنده اصغر آبیاری از اعضای کادر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستم ودر حال حاضر حدود ۱۹ سال است بازنشسته شدهام.
از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۶۷ درجبهه بودم و مجداد درسال ۱۳۶۸ برای بازسازی انواع سلاحهای موجود انفرادی، ادوات پدافندهوایی و توپخانه زمین به زمین، به مناطق عملیاتی جنوب اعزام شدم
البته در سال ۱۳۶۲ بیش از هفت ماه و نیم، برای جنگ با رژیم اشغالگر اسرائیل، در کشور لبنان و فلسطین اشغالی، مشغول خدمت بودم.
و در نهایت، با افتخار تمام، پدر شهید مدافع حرم وحریم آل الله استاد عباس آبیار، هستم.
س: از تولد عباس آقا و اینکه در چه سالی متولد شدند، فرزند چندم خانواده بودند و میزان تحصیلات شهید، تعریف کنید.
ج: عباس متولد ۸/۱۰/۱۳۷۰ تهران بود، و ۲ دیپلم تجربی و معماری ساختمان، داشت.
عباس فرزند سوم خوانواده است و دوخواهر از خودش بزرگتر و یک خواهر از خودش کوچکتر دارد.
س: عباس متاهل بود؟
ج: خیر، عباس ازدواج نکرده بود. ولی سه فرزند معنوی داشت. این سه فرزند معنوی عباس از قبل از شهادت و تا حال حاضر در کنار ما بودند و خواهند بود و واقعا برای ما مثل دیگر نوههایمان، هستند.
س: از فعالیتهای شهید تعریف کنید، شهید آبیاری در چه زمینههایی فعالیت داشت؟
ج : عباس به ورزش علاقه زیادی داشت.
در رشتههای جودو، کونگفو و هاپکیدو فعالیت داشت ودر هر رشته کمربند مشکی با دان ۴ رسیده بود و مربی هر سه رشته رزمی بود.
در رشته هاپکیدو به خاطر زدن قیچی گردن که به نامش در فدراسیون جهانی هاپکیدو ثبت شده، قهرمان جهان شناخته شد و قرار است در شهریور ماه سال ۹۷ در مراسمی جهانی مدال طلا و حکم قهرمانی ایشان توسط رییس سبک هاپکیدو جهان در تهران به خانواده اهدا شود.
تاکنون هیچ شخصی در جهان در کمتر از ۵ ثانیه این قیچی را نزده، در حالی که عباس حدودا کمتر از ۴ ثانیه این کار را انجام داده است.
علاوه بر این موارد، عباس قبل از شهادتش، در رشتههای خود، داور و مربی بین الملی بود.
س:آقای آبیاری، واقعا، فکر میکردید عباس آقا یک روزی شهید بشه؟
ج: البته، عباس یک بار در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی و یک بار سال۹۳ خواب دیده بود که شهید میشود وهر دوبار نیز به صورت کامل، حتی نحوه شهادت خود را به صورت >>عربا عربا<< دیده بود و برای ما نیز تعریف کرده بود.
س: شاید برای خیلیها سوال باشد، شما چنین فرزندی را چگونه تربیت کردید. سبک تربیتی شما برای تربیت فرزندانتان چگونه است و چه مواردی برای شما در زندگی مهم است و آنها را رعایت میکنید؟
ج: سبک زندگی در خانواده ما سنتی و مکتبی بوده، هست و خواهد بود.
مواردی که برای من و خانواده بسیار مهم است، لقمه حلال، رعایت حق الناس واحکام دین به ویژه نماز، و عاشق بی چون و چرای ولایت بودن است که هم عباس و هم بقیه فرزندانم در زندگی رعایت میکنند.
س: به نظر شما چطور شد که عباس آبیاری ، راه انتخابی و قسمتش شهادت بود؟
جواب این سوال کاملا روشن است. کسی که در ۱۲ ، ۱۳ سالگی خواب شهید شدن خودش را به این واضحی میبیند، راهش و قسمتش کاملا مشخص است.
س:عباس آقا چگونه به عضویت سپاه پاسداران درآمد و چگونه مدافع حرم شد؟
ج: عباس عضو سپاه پاسداران نبود، ایشان به عضویت وزارت اطلاعات ( سربازان گمنام امام زمان عج ) درآمده بود.
اما قبل دیدن دوره، رفت کربلا و بیست و چند روز مانده بود تا بتواند از آنجا، به مدافعان حرم بپیوندد که موافقت نشد.
اما به دلیل اینکه از ۲ سال قبل پیگیر اعزام بود، چند روز قبل از بازگشت عباس از کربلا، آموزشگاه ما جهت دوره ثبتنام میکرد و من به همین دلیل، خودم اسم عباس را نوشتم.
در آخرین تماس عباس از کربلا به ایشان جریان را گفتم و او نیز بلافاصله برگشت.
قبل از برگشت نیز رفته بود به حرم حضرت قمر بنی هاشم و نذر کرده بود تا روزی که به عنوان مدافع حرم نرسد به حرم حضرت زینب (س) هرگز لب به آب نزند و فقط برای اینکه اعضای بدنش از بین نرود، روزی چند چای یا نوشابه یا دوغ بخورد.
س: از ویژگیهای خاص اخلاقی و رفتاری شهید تعریف کنید.
ج: از ویژگیهای شاخص عباس، میتوانم به ولایت پذیری بی چون وچرا، کم صحبت بودن، انجام دادن واجبات در اول وقت، احترام خاص برای تمام افراد و عاشق ورزش بودن، اشاره کنم.
س: عباس آبیاری در چه تاریخی اعزام شد؟
ج: شهید عباس آبیاری به عنوان یکی از بسیجیان شهریار و از قهرمانان هاپکیدو بود که سال ۹۴ برای دفاع از حریم اهل بیت عازم سوریه شد.
آخرین عکس شهید عباس آبیاری ، یک شب قبل از اعزام
س: عباس آقا چگونه شما و خانواده را آماده رفتن خودش کرد؟
ج: پس از بازگشت از کربلا، با من به آموزشگاه آمد و قرارمان این بود، حق ندارد من را پدر خود معرفی کند، زیرا اگر متوجه میشدند، نمیگذاشتند باهم برویم سوریه و به اجبار من، عباس خودش را برادر زاده من معرفی کرد.
در مدت آموزش نیز، من را درخانه هم، عمو صدا میکرد تا یک موقع در پادگان اشتباهی بابا صدا نکند.
اما روز آخر قبل از اعزام گفتن کادریها جهت استعلام حفاظت، فیش حقوق خود را بدهند و آنجا بود که به خاطر اشتباهی که کرده بودم و از قبل اسمش را از پرونده خودم حذف نکرده بودم، مسئولین متوجه شدند پدر و پسر هستیم و عباس اعزام شد و من جامانده شدم.
س: لطفا نحوه شهادت ایشان را بگویید؟
ج: شهید عباس آبیاری توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید اما پیکر مطهر او در منطقه ماند و در شمار شهدای مفقودالاثر قرار گرفت.
بعد از گذشت بیش از ۵ ماه از شهادتش، پیکر مطهر این شهید به کشور بازگشت و هویت این شهید از آزمایش DNA مشخص شد.
س:چگونه از شهادت عباس مطلع شدید؟
ج: در روز ۱۲/۱۰/۹۵ اعزام شد. به من گفت آخر هفته اعزام میشوم واز آخر هفته، دیگر حتی جواب تلفن من را هم ندادند.
عباس یازده روز بعد از اعزام، شربت شهادت را نوشید که گوارای وجودش باشد.
تا ۲ هفته به ما نگفتن عباس شهید شده است.
در ۵/۱۱/۹۵ در فضای مجازی دختر کوچکم دیده بود، عکس عباس را زدند و نوشتن عباس شهید شده، من سریع یک پیامک زدم به مسئولمان با این متن، شهادت تنها پسرم را به همه تبریک میگویم، پس کی من اعزام میشوم؟
همکاران من، نیم ساعت بعد رسیدند منزل ما در شهریار، اکثر مردم در این دو هفته میدانستند عباس شهید شده ولی وقتی از فرماندهمان پرسیدم، چرا به ما خبر ندادید، گفت:
گزارش داده بودن مادر عباس عمل قلب باز کرده است، ترسیدیم ایشان حالشان بدتر شود.
گفتم، برفرض که چنین باشد، چرا به من نگفتید؟ اما در جواب، فقط سرشان را پایین انداختند و چیزی نگفتند.
س: آقای آبیاری حتما در جریان هستید که متاسفانه در برخی موارد، مسائلی در جامعه در خصوص شهدای مدافع حرم، مطرح میشه، مثل اینکه میگویند، این افراد به خاطر مسائل مادی به میدان میروند. شما به عنوان پدر یکی از این شهدای عزیز، نظرتان در خصوص این موارد چیست؟اگر دلخوری از کسی دارید، بفرمایید.
ج: در این مدت مردم و همه مسئولین به ما لطف داشتند.
از لحظه اطلاع از شهادت عباس، نه لباس سیاه پوشیدیم و نه اجازه دادیم کسی در مراسمهای عباس لباس سیاه بپوشد.
اگر کسی تسلیت میگفت جوابش را نمیدادیم ولی اگر کسی تبریک میگفت، به بهترین نحو سپاسگذارش بودیم.
البته، هنوز هم، بعضی از افراد هستند که دلمان را میشکنند. یا تسلیت میگویند یا میگویند داغ فرزند سخت است، خدا صبرتان بده و بعضی هم میگویند چندصد میلیون به شما داداند .
ما از گروهی که اسم پول را میآورند، میگذریم و حلال میکنیم، اما از گروهی که تا میرسند، تسلیت شهادت تنها پسرمان را میگویند و همواره میگویند داغ فرزند دیدهای، هرگز نمیگذریم و باید روز قیامت جواب این توهینشان را بدهند.
هرشخصی هرچیزی بگوید، تاثیری برای ما ندارد، بجز آنهایی که شهادت، این عزت ابدی را، داغ مینامند، خیلی سخت است. من صحبتها و فیلم وعکسها و نحوه عربا عربا شدن پسرم رادیدم حتی عکس ۲ تا از افراد گروه ملعون احرار شام که با پیکر عباس چهها کردن را دیده ام.
س: آیا تا به حال شهید بزرگوار به خواب شما یا خانواده آمده؟
ج: عباس را هروقت بخواهم در خواب میبینم. همیشه در هر جایی باشیم، وجودش را حس میکنیم به ویژه در منزل.
س: پدر شهید عباس آبیاری در پایان گفتگو با خبرنگار خبرگزاری سروش در پاسخ به این سوال که اگر الان شهیدعباس آبیاری روبروی شما باشد، به ایشان چه خواهید گفت،اظهار داشت:
ج: اگر عباسم را در روبرویم ببینم، اول میگویم، عباسم شهادتت گوارای وجودت باشد و بعد میگویم، عباس مگر قرار نبود هر کدام شهید شدیم، اولین خواستهمان شهادت دیگری باشد، پس چه شد قول وقرارمان مرد؟
این بود قصه شهید عباس آبیاری که با خونش درخت انقلاب و اهل بیت را آبیاری کرد.
یادش گرامی و جاودان باد…
انتهای پیام///
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.